موعود گرایی تقریبا در اکثر ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی مورد توجه قرار گرفته است و این امر باعث شده اکثر مردم جهان منتظر موعودی باشند که قرار است روزی بیاد و کل دنیارو از ظلم و ستم و فساد پاک کرده کل دنیا تحت لوای یک دین و مذهب قرار بگیرند
در قسمت های قبلی به بشارت های انجیل درباره موعود اشاره کردیم
در این قسمت میخواهیم به بشارت های انبیاء پیرو تورات درباره منجی اشاره کنیم البته تمامی این متون از کتاب مقدس برگرفته شده است که با ذکر منبع نوشته خواهد شد
البته در برخی از سایت ها نوشته هایی از دیگر انبیا موجود است که با بررسی و خواندن چندین بار متوجه شدیم بیشتر درباره قیامت و روز جزاست
کتاب مقدس مسیحیان، به دو بخش عهد عتیق و عهد جدید تقسیم میشود که شامل ۶۶ کتاب معتبر است. عهد عتیق از ۳۹ کتاب و عهد جدید از ۲۷ کتاب تشکیل شدهاست. هر بخش از تورات عهد عتیق را یک سِفر و برخی دیگر از کتب عهد عتیق را کتب پیامبران، امثال و حکم، مزامیر داوود و سلیمان میدانند. عهد جدید نیز چهار انجیل قانونی (Canonical یا معتبر)، رسالات حواریون مسیح و کتاب مکاشفه را دربر گرفتهاست.
یهودیان تنها عهد عتیق را بهعنوان کتاب آسمانی قبول دارند، اما بیشتر مسیحیان کل کتاب را بهعنوان کتاب آسمانی پذیرفتهاند. برخی از فرقهها که خود را مسیحی میخوانند، عهد عتیق را بهعنوان کتاب مقدس قبول ندارند و آن را تحریفشده میدانند. «بوگومیلها» از این دستهاند که از نظر تعریف عبارت «مسیحی» در مورد مسیحی بودن این فرقه باید تردید داشت؛ زیرا کتابهای عهد جدید، همگی بر پایهٔ کتابهای عهد عتیق و مسیحیت رسمی از قرن اول میلادی همواره کتب عهد عتیق را متن مقدس دانستهاست.
کتاب پیدایش
و اما در خصوص اسماعیل، تو را اجابت کردم: اینک او را برکت داده، بارور خواهم ساخت و او را بسیار بسیار کثیر خواهم گردانید. او پدر دوازده رهبر خواهد بود، و قومی بزرگ از وی پدید خواهم آورد.
کتاب پیدایش باب ۱۷ بند ۲۰
در این باب به اعتقاد شیعیان اشاره مستقیم به ۱۲ امام و منجی موعود حضرت مهدي عج شده است
مزمور
کتاب زبور داوود: در زبور حضرت داود(ع) که تحت عنوان "مزامیر" در لابلای کتب "عهد عتیق" آمده، نویدهایی در باره ظهور حضرت مهدی(ع) به بیانهای گوناگون داده شده است و میتوان گفت: در هر بخشی از "زبور" اشاره ای به ظهور مبارک آن حضرت، و نویدی از پیروزی صالحان بر شریران و تشکیل حکومت واحد جهانی و تبدیل ادیان و مذاهب مختلف به یک دین محکم و آیین جاوید و مستقیم، موجود است.
"زیرا که شریران منقطع می شوند. اما متوکلان به خداوند، ... متواضعان وارث زمین شده از کثرت سلامتی متلذذ خواهند شد. شریر به خلاف صادق افکار مذمومه مینماید، و دندانهای خویش را بر او می فشارد. خداوند به او متبسم است چون که میبیند که روز او می آید شریران شمشیر را کشیدند و کمان را چله کردند تا آن که مظلوم و مسکین را بیندازند، و کمانهای ایشان شکسته خواهد شد. کمی صدیق از فراوانی شریران بسیار بهتر است. چون که بازوهای شریران شکسته میشود و خداوند صدیقان را تکیه گاه است.
خداوند روزهای صالحان را می داند و میراث ایشان ابدی خواهد بود. در زمان "بلا" خجل نخواهند شد، و در ایام قحطی سیر خواهند بود لکن شریران هلاک خواهند شد، و دشمنان خداوند، مثل پیه برهها فانی بلکه مثل دود تلف خواهند شد؛ زیرا متبرکان خداوند، وارث زمین خواهند شد، اما ملعونان وی منقطع خواهند شد. صدیقان وارث زمین شده، تا ابد در آن ساکن خواهند شد. به خداوند پناه برده، راهش را نگاهدار که تو را به وراثت زمین بلند خواهند کرد و در وقت منقطع شدن شریران این را خواهی دید اما عاصیان، مستاîصل، و شریران منقطع خواهند شد"
کتاب مزامیر، مزمور ۳۷، بندهای ۹ الی ۳۸
اِشعیای نبی
نهالی از کُندۀ یَسا سر بر خواهد آورد، و شاخهای از ریشههایش میوه خواهد داد. روح خداوند بر او قرار خواهد یافت، روح حکمت و فهم، روح مشورت و قوّت، روح معرفت و ترس خداوند. و لذت او در ترس خداوند خواهد بود. بر حسب آنچه به چشم بیند، داوری نخواهد کرد و بر وفق آنچه به گوش شنود، حکم نخواهد داد؛ بلکه بینوایان را به عدالت داوری خواهد کرد، و برای ستمدیدگان زمین به انصاف حکم خواهد داد. جهان را به عصای دهانش خواهد زد، و شریران را به نَفَس لبهایش خواهد کشت. کمربند او عدالت خواهد بود و شال کمرش، امانت. گرگ با بره سکونت خواهد داشت، و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید؛ گوساله و شیر و پرواری با هم به سر خواهند برد، و کودکی خردسال آنها را هدایت خواهد کرد. گاو با خرس خواهد چرید، و بچههای آنها با هم خواهند خوابید؛ و شیر چون گاو کاه خواهد خورد. طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد، و طفلِ از شیر گرفتهشده، دست در لانۀ افعی فرو خواهد برد. در تمامی کوه مقدس من هیچ آسیب و ویرانی نخواهد بود، زیرا چنانکه آبها دریا را میپوشاند، جهان از شناخت خداوند پر خواهد شد. در آن روز، ریشۀ یَسا همچون عَلَمی برای قومها بر پا خواهد شد؛ و ملتها به او روی خواهند آورد، و استراحتگاه او پرجلال خواهد بود. در آن روز، خداوندگار دیگر بار دست خود را دراز خواهد کرد تا باقیماندگان قوم خویش را از آشور و مصر و فَتروس و کوش، و از عیلام و شِنعار و حَمات، و از سواحل دریاها باز آورَد. آری، او برای قومها عَلَمی بر خواهد افراشت و راندهشدگانِ اسرائیل را گرد خواهد آورد، و پراکندگان یهودا را از چهارگوشۀ جهان جمع خواهد کرد. حسد اِفرایِم از میان خواهد رفت، و آنان که در یهودا دشمنی میورزند، منقطع خواهند شد. آری، اِفرایِم دیگر به یهودا حسد نخواهد برد، و یهودا با اِفرایِم دشمنی نخواهد کرد. بلکه بر دامنههای فلسطینیان در غرب فرود خواهند آمد، و با هم بنیمشرق را غارت خواهند کرد. دست خویش را بر اَدوم و موآب دراز خواهند کرد، و عَمّونیان از ایشان فرمان خواهند برد. خداوند زبانۀ دریای مصر را بهکلّ نابود خواهد کرد، و دست خود را به بادی سوزان بر فُرات خواهد کشید. او آن را به هفت مَعبَر تقسیم خواهد کرد، و مردمان را با نعلین از آن عبور خواهد داد! برای باقیماندگان قوم شاهراهی خواهد بود، برای آنان که از آشور برجا مانده باشند، چنانکه برای اسرائیل بود آنگاه که از سرزمین مصر برآمدند.
اِشعیا باب ۱۱ بند ۱ الی ۱۶
اما خداوند منتظر است تا با شما بر حسب فیض عمل کند؛ او برمیخیزد تا بر شما رحمت نماید. زیرا یهوه خدای عدالت است؛ خوشا به حال همۀ آنان که برای او انتظار میکشند. بهیقین که قومی در صَهیون ساکن خواهند شد، و شما دیگر در اورشلیم نخواهید گریست. بلکه آنگاه که فریاد برآورید، او با شما بر حسب فیض عمل خواهد کرد، و بهمحض شنیدن صدایتان شما را اجابت خواهد نمود. اگرچه خداوندگار تو را نانِ تنگی و آبِ مصیبت دهد، اما رهنمای تو دیگر از نظرت پنهان نخواهد بود، بلکه او را به چشم خود خواهی دید. آنگاه که به چپ یا راست بروی، از پشت سر آوازی خواهی شنید که میگوید: «راه این است؛ در آن گام بردار!» آنگاه تمثالهای تراشیدۀ نقرهپوش و بتهای ریخته شدۀ طلاکوب را نجس خواهی شمرد و آنها را چون جامۀ نجس به دور افکنده، به آنها خواهید گفت: «بیرون شوید!» او بر بذری که در زمین کاشتهای باران خواهد فرستاد، و نانی که از زمین برمیآید غنی و فراوان خواهد بود. در آن روز، گلههایت در مراتع وسیع خواهند چرید، و گاوان و الاغهایت که زمین را شیار میکنند، علوفۀ خوشطعمی را که با کجبیل و شانه افشانده شده است، خواهند خورد.
اِشعیا باب ۳۰ بند ۱۸ الی ۲۴
مَلاکی
اینک آن روز که همچون کوره، مشتعل است فرا میرسد و همۀ متکبران و شرارتپیشگان کاه خواهند بود. و خداوند لشکرها میگوید: آن روز که میآید ایشان را چنان خواهد سوزانید که نه ریشهای برای ایشان باقی خواهد گذاشت، نه شاخهای. اما برای شما که از نام من میترسید، آفتابِ عدالت طلوع خواهد کرد و بر بالهایش شفا خواهد بود. و شما بیرون آمده، همچون گوسالههای پرواری جست و خیز خواهید کرد. و خداوند لشکرها میگوید: در آن روز که من عمل کنم، شما شریران را لگدمال خواهید کرد و آنان خاک زیر پای شما خواهند بود. «تورات خادم من موسی و همۀ فرایض و قوانینی را که به جهت تمامی اسرائیل در کوه حوریب بدو امر کردم، به یاد داشته باشید. «اینک من ایلیای نبی را پیش از فرا رسیدن روز عظیم و مَهیب خداوند، نزد شما خواهم فرستاد.
مَلاکی باب ۴ بند ۱ الی ۵
صَفَنیای نبی
روز عظیم خداوند نزدیک است، نزدیک است و خیلی زود فرا میرسد؛ آوای روز خداوند تلخ است، مرد جنگاور در آن فریاد برمیآورد. آن روز، روز غضب است، روز تنگی و فشار، روز خرابی و ویرانی، روز تاریکی و تیرگی، روز ابرها و سیاهی، روز کَرِنا و غریو جنگ علیه شهرهای حصاردار و برجهای بلند
صَفَنیا باب ۱ بند ۱۴ الی ۱۶
حَبَقوق نبی
آنگاه خداوند مرا پاسخ داد: «رؤیا را بنویس و آن را بر لوحها بهروشنی بیان دار، تا نداکننده با آن بدود. زیرا زمان مقرر برای تحقق رؤیا هنوز نرسیده، ولی به سوی مقصد میشتابد و قاصر نخواهد آمد. اگرچه به طول انجامد، منتظرش بمان، زیرا که بهیقین خواهد آمد و تأخیر نخواهد کرد. «هان او را که به خویشتن میبالد ملاحظه کن! جان او در اندرونش صالح نیست؛ اما پارسا به ایمان خود زیست خواهد کرد. شراب شخص متکبر را رسوا میکند؛ او قرار و آرام ندارد. زیرا همچون گور آزمند است، و بسان مرگ، سیریناپذیر. همۀ قومها را نزد خود جمع میکند، و همۀ ملتها را با خود گرد میآورد.»
حَبَقوق باب ۲ بند ۲ الی ۵
دانیال نبی
در آن زمان، رئیس بزرگ، میکائیل، که از پسران قوم تو محافظت میکند، بر خواهد خاست. آنگاه چنان ایام مصیبتی خواهد بود که نظیر آن از زمانی که قومی به وجود آمد تا آن روز نبوده است. در آن زمان قوم تو رهایی خواهد یافت، یعنی هر آن که نامش در کتاب نوشته شده باشد. و بسیاری از آنان که در خاکِ زمین خوابیدهاند بیدار خواهند شد، اما اینان برای زندگی جاودان و آنان برای خجالت و حقارت جاودان. خردمندان چون روشنایی افلاک خواهند درخشید، و آنان که بسیاری را به پارسایی رهنمون میشوند همچون ستارگان خواهند بود، تا ابدالآباد. اما تو ای دانیال، این کلام را پنهان دار و کتاب را تا زمان آخر مهر کن. بسیاری به این سو و آن سو خواهند رفت، و دانش افزایش خواهد یافت.
کتاب مقدس کتاب دانیال نبی باب ۱۲ بند ۱ الی ۴
در سال نخستِ بِلشَصَّر، پادشاه بابِل، دانیال در رؤیاهای سرش بر بسترش، خوابی دید. پس خواب را نوشت و خلاصۀ مطلب را بیان کرد. دانیال گفت: «شبانگاه، در رؤیای خود دیدم که هان چهار باد آسمان، دریای بزرگ را به تلاطم درمیآوردند. آنگاه چهار وحشِ بزرگ، که هر یک با دیگری تفاوت داشت، از دریا برآمدند. نخستین، مانند شیر بود و بالهای عقاب داشت. آنگاه چون مینگریستم، بالهایش کنده شد، و او را از زمین برگرفتند و مانند انسان بر دو پایش بر پا داشتند و دل انسان به او دادند. سپس وحش دوّم را دیدم که مانند خرس بود. او در یک طرف بدن خود بلندتر بود، و در دهانش، در میان دندانها، سه دنده بود. او را گفتند: ”برخیز و گوشتِ بسیار بخور!“ پس از آن نگریستم و هان وحشی دیگر دیدم مانند پلنگ که بر پشت خود چهار بالِ پرندگان را داشت. او را چهار سر بود، و حکومت به او داده شد. پس از آن، در رؤیاهای شب، نگریستم و اینک وحش چهارم را دیدم که هولناک و رُعبانگیز و بسیار نیرومند بود و دندانهای بزرگِ آهنین داشت. او میبلعید و خُرد میکرد و باقیمانده را لگدمال مینمود. این وحش با همۀ وحشهای پیشین متفاوت بود و ده شاخ داشت. چون آن شاخها را ملاحظه میکردم، شاخ کوچک دیگری از میان آنها برآمد، و سه شاخ از شاخهای نخست در برابرش از بیخ کنده شدند. و هان این شاخ چشمانی همچون چشمان انسان داشت و دهانی که سخنان تکبرآمیز میگفت. «چون مینگریستم، تختها برقرار شد، و قدیمالایام جلوس فرمود. جامۀ او چون برف سپید بود، و موی سرش چون پشمِ پاک. عرش او شعلههای آتش بود و چرخهای آن آتش فروزان. نهری از آتشْ جاری شده، از پیش روی او بیرون میآمد. هزاران هزار خدمتش میکردند، و کُرورها کُرور به حضورش ایستاده بودند. دیوان بر پا شد، و دفترها گشوده گردید. «آنگاه به سبب آوای سخنان تکبرآمیزی که آن شاخ میگفت، به نگریستن ادامه دادم. و چون مینگریستم، آن وحش کشته شد و بدنش نابود گشته، به آتش سوزان سپرده شد. «چون در رؤیاهای شب مینگریستم، دیدم که به ناگاه کسی مانند پسر انسان با ابرهای آسمان میآمد. او نزد قدیمالایام رسید، و او را به حضور وی آوردند. حکومت و جلال و پادشاهی به او داده شد، تا تمامی قومها و ملتها و زبانها او را خدمت کنند. حکومت او حکومتی است جاودانه و بیزوال، و پادشاهی او زایل نخواهد شد. «و اما من، دانیال، روحم در اندرونم پریشان شد و رؤیاهای سرم مرا مضطرب ساخت. به یکی از کسانی که آنجا ایستاده بودند، نزدیک شدم و حقیقت همۀ آن امور را از او جویا گشتم. پس او تعبیر آنها را برایم چنین شرح داد: ”آن چهار وحش بزرگ، چهار پادشاهند که از زمین بر خواهند خاست. اما مقدسینِ آن متعال پادشاهی را خواهند گرفت، و آن را تا ابدالاباد در تصرف خواهند داشت.“ «آنگاه خواستم حقیقت امر را دربارۀ وحش چهارم بدانم، همان که با همۀ دیگران متفاوت بود و بسیار هولناک، و دندانهای آهنین و چنگالهای برنجین داشت و میبلعید و خُرد میکرد و باقیمانده را لگدمال مینمود. نیز خواستم دربارۀ آن ده شاخ بدانم که بر سرش بود و نیز دربارۀ آن شاخ دیگر که برآمد و سه شاخ در برابرش افتادند، یعنی همان شاخ که چشمان داشت و دهانی که سخنان تکبرآمیز میگفت، و بزرگتر از سایرین مینمود. و چون مینگریستم، آن شاخ به جنگ مقدسین رفت و بر ایشان استیلا یافت، تا اینکه قدیمالایام آمد و داوری به نفع مقدسینِ آن متعال اجرا شد و زمانی رسید که مقدسین پادشاهی را به تصرف آوردند. «پس او گفت: ”وحش چهارم، پادشاهی چهارم است که بر زمین خواهد بود. این پادشاهی با همۀ پادشاهیها تفاوت خواهد داشت و تمامی جهان را فرو خواهد بلعید، و آن را لگدمال کرده، خُرد خواهد نمود. و اما در خصوص آن ده شاخ، از این پادشاهی ده پادشاه بر خواهند خاست، و پس از آنها پادشاهی دیگر که با پادشاهان پیشین تفاوت خواهد داشت؛ او سه پادشاه را سرنگون خواهد کرد و بر ضد آن متعال سخن خواهد گفت و مقدسینِ آن متعال را آزار خواهد رسانید، و قصد تبدیل زمانها و شریعت را خواهد نمود؛ و ایشان تا یک زمان و زمانها و نیم زمان به دست وی تسلیم کرده خواهند شد. اما دیوان بر پا خواهد گشت، و حکومتش را از وی گرفته، آن را برای همیشه محو و نابود خواهند کرد. آنگاه پادشاهی و حکومت و حشمتِ ممالکی که زیر تمامی آسمان است به قوم مقدسینِ آن متعال داده خواهد شد؛ پادشاهی آنها پادشاهی جاودانه خواهد بود و همۀ حکومتها آنها را خدمت و اطاعت خواهند کرد.“ «سرانجامِ امر چنین است. و اما من، دانیال، از اندیشههایم بهغایت پریشان گشتم و رنگ از رخسار باختم، اما این امر را در دل نهان داشتم.»
دانیال نبی باب ۷ بند ۱ الی ۲۸
زکریای نبی
اینک روزی برای خداوند میآید که در آن غنایمی که از شما گرفته شد، میانتان تقسیم خواهد شد. زیرا من تمامی قومها را گرد خواهم آورد تا با اورشلیم بجنگند. شهر تسخیر خواهد شد؛ خانهها تاراج و زنان بیعصمت خواهند گشت. نیمی از اهالی شهر به تبعید برده خواهند شد، اما باقیماندۀ قوم از شهر منقطع نخواهند گردید. آنگاه خداوند بیرون آمده، بر ضد آن قومها خواهد جنگید، آنگونه که در روز نبرد میجنگد. در آن روز، پاهای او بر کوه زیتون که مقابل اورشلیم به جانب شرق است خواهد ایستاد، و کوه زیتون از شرق تا غرب به دو نیم شده، درّۀ عظیمی پدید خواهد آورد؛ نیمی از کوه به جانب شمال و نیمی دیگر به جانب جنوب حرکت خواهد کرد. و شما به درّۀ کوههای من خواهید گریخت، زیرا درّۀ کوهها تا به آصَل خواهد رسید. آری، شما خواهید گریخت همانگونه که در زمان عُزّیا پادشاه یهودا از زلزله گریختید. آنگاه یهوه خدای من خواهد آمد، و همۀ قُدسیان با وی. در آن روز نه آفتاب خواهد بود، نه سرما و نه ژاله. تنها یک روز پیوسته خواهد بود که خداوند از آن آگاه است، بدون روز و بدون شب، و هنگام شب روشنایی خواهد بود. در آن روز، آبهای زنده از اورشلیم جاری خواهد شد، نیمی از آن به دریای شرقی و نیم دیگر به دریای غربی؛ هم در تابستان و هم در زمستان چنین خواهد بود. و خداوند بر تمامی زمین پادشاه خواهد بود. در آن روز خداوند یکی و نامش نیز یکی خواهد بود.
کتاب زکریا باب ۱۴ بند ۱ الی ۹